NOORANOORA، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

قشنگترین هدیه خدا

غلت زدن

مامانی سلام عزیز دلم چندوقتیه که تلاش میکنی به شکم برگردی و دیروزبرای اولین بار دقیقا تو 4ماهو نیمگیت غلت زدی ما اینقدر جیغو داد کردیم که نگو البته از خوشحالیمون بود(28/2/92)   چند بارم هست که سعی میکنی هرچیزیو میارم جلوت بگیریو بذاری تو دهنت ولی هنوز نمیتونی درست بگیریشون واشتباهی دست خودتو میذاری تودهنت   الهی من فدای همه شیرین کاریات برم هر کاری میکنی برای من خیلی شیرینه ...
31 ارديبهشت 1392

شب بیداری FOR EVER

امشبم یکی از همون شباست که نمیخوابی من واقعا شبا خسته میشم و دیگه انرژی برام نمیمونه ولی تو ماشالا تازه یادت میوفته بازی کنی منم باهات بازی میکنم کلی باهم حرف میزنیم تو بغلم راهت میبرم چند بار چرت میزنی ولی باز بعد 10 دقیقه بیدارمیشی من که اعتراضی ندارم ولی کاش خستگی بدنی نبود تابیشتر حوصله داشتم  شبی که خیلی بیدار بودی تاساعت 5 و خیلیم شارژ انگار نه انگار که کم  خوابیدی   اینم صبح که تازه شیرخوردیو خوشگل خوابیدی ...
27 ارديبهشت 1392

اولین زیارت مشهد

خیلی وقت بودکه میخواستیم ببریمت مشهد ولی یه سری اتفاقای بد افتاد و بابابزرگ مامانی فوت کرد که خیلی باعث ناراحتیه هممون شد ولی بعد از اون ماجراها بلاخره 23 اردیبهشت موفق شدیم بریم مامانی خیلی بهمون خوش گذشت البته خیلی هوا گرم بود ولی سفر خوبی بود وتو دختر نازم خیلی خانم  و اروم بود چند بار بردمت زیارت کردی و همون جا از امام رضا برات سلامتی و دل خوش و عاقبت به خیری و خوشبختیتو خواستم کلیم از تو خواستم با اون دستای کوچیکت برا مامان بابا وهمه اونایی که حاجت داشتن دعا کنی چون دعای تو خیلی زود بالا میره  شب قبل از رفتنمونه دوباره کلی بدار بودیو بازی کردی تو هواپیما خیلی خوش اخلاق بودی یکم اذیت شدی نمیدونم به خاطرفشار هوابود ی...
27 ارديبهشت 1392

خاطره

  سلام   نازنینم خیلی روزهای خوبیرو  دارم با تو میگذرونم انقدر با تو خوشحالم که فکر کنم خدا این روزارو جزو  زندگیم حساب نکنه  همیشه دلم برات تنگ میشه حتی وقتی برای یک لحظه خوابیدی دل دردات داره یواش یواش بهتر میشه دیگه داری دختر ناز نازیه خودم میشی بابایی رو که نگو من که فکر نمیکردم تورو اینجوری دوست داشته باشه خودشم اعتراف کرده  شبا دیر میخوابی به همین خاطر والبته طبق توصیه پزشک  نباید بذاریم از ساعت 8 به بعد خواب عمیق داشته باشی توکه همش دلت میخواد بخوابی هر دوساعت یه بار بیدار میشی تا یک ساعت بیداری بعد دوباره 2 ساعت میخو ابی منو بابا سعی میکنیم نذاریم بخوابی ولی نمیشه تو خیلی بهونه میگیری به همی...
27 ارديبهشت 1392
1